اوباما آمد، همانطور که خاتمی آمده بود. با اختلاف زیاد و با شوق و امید زیاد. اوباما از روز اولی که وارد این بازی شد سعی کرد سمبل تغییر بشه و شد، رقیب هم سعی کرد که چهره تحول‌خواهی از خودش ارائه بده، اما وقتی که مقابل سمبل تغییر بازی می‌کنی لاجرم تو هم نشانی از وضع موجود خواهی شد. دیشب اینجا مردم می‌رقصیدند، گریه می‌کردند، جیغ می‌زدند... امید چیزی است که اوباما به این مردم داده، اما امید به چی و تغییر از چی به چی را کسی دقیقا نمی‌دونه و این هم از شباهت‌های خاتمی و اوباماست. هرکسی در این واژه مرموز و بی‌مصداق ِ تغییر، مطلوب خودش را می‌بینه و همراه جمع می‌شه، همه امیدوار، همه مشتاق و همه ناخشنود از جریان مقابل که راه تغییر را بسته.

برآمدن اوباما و خاتمی تا اینجای کار شباهت‌های زیادی داشته، حتی اگر توافق عمومی هم برای تغییر مطلوب وجود داشته باشه، اگر این ملت هم گمان کنند ساختار موجود به میل و اراده یک نفر و یک رییس‌جمهور و در یک دوره چهارساله بوجود آمده که حالا به اراده و میل نفر بعد و در دوره چهارساله بعدی تغییر کنه لاجرم مسیر ِ افول اوباما هم بی‌شباهت به خاتمی نخواهد بود. اگر اوباما هم نتونه امید و انتظارات مردم را مدیریت کنه و نتونه تغییراتی را که می‌گه طوری تعریف کنه که هم عملی باشه و هم مردم را راضی کنه، او هم جایگاهش را از دست خواهد داد و چه بسا رییس‌جمهور بعدی تندرویی باشه که باعث بشه از دوران بوش به نیکویی یاد کنیم.
.

1 comments:

وقتي دهن آدم سرويس مي شه به همه چيز دل مي بنده شايد يه خورده از اون وضع و حال دربياد. شده حكايت همه دنيا ضمنان دلم بدجور هواتو كرده

» نظر شما چیست؟

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes