وقتی در دنیای غرب زندگی میکنی چیزی که هر روز و هر روز اذیتت میکنه و افسوس نداشتنش را در سرزمین مادری میخوری تکنولوژی و اتوبان و اینترنت پرسرعت و ماشین و سالن اپرا و تئاتر نیست. این چیزها را البته خواهی دید و استفادهخواهی کرد و دوست خواهی داشت، اما هرگز فکر نمیکنی اگر در سرزمین خودت بودی نداشتن اینها خسران بزرگی بود و شاید حتی فکر نکنی که این چیزها به بیریشهگی ناشی از مهاجرت میارزید.
چیزی که بیش و پیش از همه اذیتت میکنه، شادیهای ساده و لذتهای کوچکه، خیلی کوچک، چیزهایی که اینجا بدیهی است اما در ایران باید بهخاطرش جنگید، له کرد، له شد. جنگهای فرسایشی، انرژیهایی که صرف هیچ کردیم، همین بدیهیاته که آدم را اذیت میکنه، بیشتر ما غربتیها چنین لحظاتی را که منیرو رروانیپور نوشته تجربه کردیم.
.
4 comments:
من كه فعلا براي بعضي از اين لذت هاي كوچك بايد با خانواده ام بجنگم نه با اجتماع.......وقتي كه بعد كلي دعوا و بحث چيزي رو كه مي خوام به دست مي يارم ،از خودم مي پرسم ارزش اين همه اذيت شدن و داشت؟ .... وهميشه فكر مي كنم هيچ چيزي ارزش اينو نداره كه دايما در يك كشمكش فرسوده بشي. و خب بديش اينه كه خودمم به اونا حق مي دم.شايد اونقدري كه مي تونستن خم شدن. شايد حق ندارم انعطاف بيشتري بخوام..اما....نمي دونم
بعد كلي وقت وبلاگ نوشتم. ديگه نمي تونم مثل قبل بنويسم...ولي نوشتن رو هنوز دوست دارم. راستي مهران رو نديدي؟به هم نزديكين؟
سلام . من قبلا هم اینجا امدم.// لذات کوچک من در خودم خلاصه می شوند ، اگر جنگیدی یعنی بزرگ شده اند. قبلا هم گفته ام ، اینجا و آنجا ندارد در نظرم.// یا حق
Hey Mardi, it turns out that our university doesn't have a subscription to this Nature journal; if you do have a copy of the article I'd appreciate you sending it to me. qolang@gmail.com
Given that Ms Ebtekar has accepted the bulk of the accusation, but making up stupid excuses for herself, I think this is worth being looked into.
Thanks bro.
» نظر شما چیست؟