در کتابخانه مدرسه ما اتاقی هست که همیشه چند نفر آدم اتو کشیده درش مشغول کارند و چون تابلویی هم نداره نمی‌دونم چه کاری می‌کنند. در راهروی منتهی به این اتاق یک فرش شرقی پهنه که در حاشیه‌اش به زبانی که اردو به نظر می‌رسه چیزهایی نوشته، داشتم سعی می‌کردم بخونمش و فقط عبارت "شاهِ خوبان" برام قابل تشخیص بود.
هیچ به این عبارت "شاه خوبان" فکر کردید؟ مثلا در این ابیات؛
شاه خوبانی و منظور گدایان شده‌ای / قدر این مرتبه نشناخته‌ای یعنی چه (حافظ)
امروز شهر ما را صد رونق است و جان است / زیرا که شاه خوبان امروز در میان است (مولوی)

قطعا شاه خوبان به معنی شاهِ مردمانِ خوب نیست بلکه به معنای خوبترین و حد اعلای خوبی بودنه، به عبارت دیگه لغت شاه باید به معنای بهترین و بالاترین تفسیر بشه نه به معنای پادشاه. آیا این را هم می‌شه یکی از نمودهای بروز قدرت و استبداد در زبان روزمره مردمانِ استبدادزده دونست؟ جواب را نمی‌دونم اما چند روزیه که بهش فکر می‌کنم. ایکاش می‌شد این ترکیب را با همین دو لغت به زبان‌های مختلف ترجمه کرد و بعد دید آیا همه ملت‌ها به همین سادگیِ ما این عبارت را به معنای خوبترین تفسیر می‌کنند؟

2 comments:

اگه شد یه خاطره از جنگ بنویس.بازی بدیه ولی بنویس

چشم مهدی جان، چشم، فقط بذار این امتحان طولانی تمام بشه، اطاعت

» نظر شما چیست؟

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes