امروز داشتم در اینترنت دنبال چیزی میگشتم که از قضا ربطی هم به ایران نداشت، تصادفا دیدم در متتی ایران بهعنوان نمونه ذکر شده؛
ایران کشوری با هفتاد میلیون نفر جمعیت به طور متوسط سالانه پنج میلیارد مترمکعب آب بیش از ظرفیت لایههای آبدار زمین از آن بهرهبرداری میکند. این مقدار آب معادل آب مورد نیاز جهت تولید یک سوم کل غله تولید شده در این کشور است. سطح آبهای زیرزمینی در منطقه چناران در شمالشرقی ایران، که منطقه کوجک اما بسیار پراهمیتی برای کشاوزی است، در سالهای پایانی دهه نود میلادی به صورت میانگین 2.8 متر در سال افت داشته است. چاههای حفر شده جهت تامین آب کشاوزی و همچنین تامین آب آشامیدنی شهر مشهد عامل این اتفاق بوده است. بسیاری از روستاهای شرق ایران به تدریج با خشک شدن چاهها متروکه شده و آوارهگان آب روان میشوند.
.
در منبع دیگری هم آمده؛
ایران سالانه به طور متوسط پنج میلیارد متر مکعب بیش از ظرفیت از آبهای زیرزمینی بهرهبرداری میکند. با پایان یافتن منابع موجود تولید غله این کشور میتواند تا 5 میلیون تن در سال کاهش یابد که معادل یک سوم کل تولید این کشور است.
.
این یعنی ناپایدار بودن توسعه و توهم بودن خودکفایی گندم. با این وضع، افزایش جمعیت و هر نوع توسعه وابسته به آب هم یعنی توسعه ناپایدار. این وضعیت سادهای نیست و مسلما حتی اگر بهترین دولتها و دولتمردان هم در ایران سرِ کار باشند با این مساله مشکل خواهند داشت. پس نباید شعار داد و همه چیز را از چشم دولت دید. اما میشه حداقل این انتظار را داشت که آقایون دست نکنند توی جیبشون و بگند ایران برای صد و بیست میلیون نفر جا داره.
.
0 comments:
» نظر شما چیست؟