يكشنبه، 30 اردىبهشت، 1386
گزارشگر: من در نقدهایی که راجع به کتاب شما نوشته شده است اعتراضهای بسیاری دیدم نسبت به طرح مسائل جنسی در کتاب شما...
رضا قاسمی: متأسفانه باید بگویم این هم به یکی از خصلتهای ملت ما یعنی ریاکاری برمیگردد. مردم ما در محافل خصوصی خودشان خیلی راجع به این مسائل حرف میزنند ولی همین که این مسأله به محافل جمعیتر کشیده میشود طوری برخورد میکنند که انگار پردهی حیا کشیده شده است (+)
من ارتباط این جمله " ولی همین که این مسأله به محافل جمعیتر کشیده میشود طوری برخورد میکنند که انگار پردهی حیا کشیده شده است" را با ریاکاری متوجه نمیشم. تا جاییکه من میفهمم اینکه موضوعی در خلوت آدمها وجود داشته باشه اما در جمع صحبتی ازش نشه اسمش ریا نیست اسمش دقیقا همون حیاست. معیارها و حد و مرزهای حیا و بیحیایی هم یه شدت تابع زمان و مکانه. حالا میشه جامعه را نقد کرد و گفت جامعه ایران یک حیای غیرضروری و حتی بیمارگونه را در مسائل جنسی به افراد تحمیل میکنه، میشه گفت من این مرزها را برای حیا قبول ندارم و رعایتش هم نمیکنم، اما این چه ربطی به ریا کاری داره؟ در ایران اگه کسی وسط یک مجلس رسمی دستمالش را در بیاره و گلاب به روتون شروع کنه با سر و صدا فین و فون کردن کار بدی محسوب میشه اما در اروپا این کار کاملا مرسومه، با این استدلال آقای قاسمی حتما این هم از ریاکاری جامعه ایرانیست چون در خلوت خودشون این کار را میکنند. اتفاقا بعضی از کارها هم هست که چه ایرانیها و چه غیر ایرانیها روزانه و فقط در خلوت انجام میدند آیا همه اونها را هم باید بیاریم در وسط جمع مطرح کنیم تا متهم به ریاکاری نشیم.
وقتی میشه اسم مساله ای را ریاکاری گذاشت که مردم کاری را که در خلوت انجام میدند در جمع از بیخ و بن انکار کنند. نمونههاش هم به شکر خدا در جامعه ما زیاده٬ اما در این مورد خاص من فکر نمیکنم سکس در ادبیات فارسی موضوع انکار شدهای باشه، بلکه یک موضوع مستتر و مبهمه.
0 comments:
» نظر شما چیست؟