جمعه، 16 مرداد، 1383
آخ اگه فوتبال نبود!
کشوری با چندهزار سال سابقه تاريخی هستيم و جالبه که تنها و تنها مسأله مشترکمون که میتونه بين ما همدلی و اتحاد بوجود بياره پديدهی بینظيريه به نام فوتبال، تنها موردی که چپ و راست و سلطنتطلب و حزبالهی برنمیداره
"راستی چه فقيريم ما"
واقعا چيزی به نام غرور ملی تنها در فوتبال ميتونه برای ما تجلی پيدا کنه و بس، که جاهای ديگه را شرم ملی سالهاست اشغال کرده، اقتصاد؟ فرهنگ؟ هنر؟ علم؟سياست يکی از يکی کمرنگتر و کمسوتر. چه فقيريم ما که بايد نهايت افتخارات علمی ما اين باشه که در دنيايی که هر سی سال علم بشر دوبرابر میشه چهل سال پيش يک روزی يک جايي اينشتن به دکترحسابی گفته اگر نظريه شما اثبات بشه تحول بزرگيه در علم فيزيک! و نهايت هنر يک ملت چندهزارساله اينه که روشنفکرای اروپا سالی يکبار میرند برای سينمای ملی ما کف میزنند. و نهايت سياستمون اينه که بعد از هشت سال جنگ با کشوری که نصف مردمش ايرانيند جام زهرنوشيديم.
غرور ملی چه جايي داره در مملکتی که بزرگترين آرزوی جوانانش رفتن از اونه، برای کار يا درس يا هر حماليه ديگه، اصلأ فرق نداره فقط بايد رفت از سرزمينی که هر چند سال کيلومترش از صفر شروع میشه.
ايکاش در فوتبال کمی بهتر نتيجه بگيريم که اين شده تنها راه عقدهگشاييهای يک ملت باستانی، ملتی که ذهنش پر از عقدهها و سرخوردگیهاست ، انفجار شادی و خوشحالی دستهجمعی بعد از بازی با استراليا برای ملتی که فقط غمهای دستهجمعی را مجاز میدونه، هجوم دخترها و خانمها بعد از همون بازی به ورزشگاه آزادی و ورودشون به اون بعد از 20 سال، فحشهای ناموسی دستهجمعی در ورزشگاهها که سی چهل هزار نفر همزمان و با نظم وترتيب مرحمت میکنند، عکس يادگاری بازيکنان ايران و آمريکا، پخش کردن سرود آمريکا ننگ به نيرنگ تو از تلويزيون بعد از شکست تيم آمريکا در جامجهانی، اعلام اين که پوز دشمن به خاک ماليده شد توسط رهبر فرزانه انقلاب همه و همه نمونههای عقدهگشاييهای ماست که همه به برکت فوتبال ميسر شد.
پس خدايا لطف کن و اين فوتبال را از ما نگير که فعلا تنها راه حل ماست.
0 comments:
» نظر شما چیست؟