.
سخنی با دوستان خوبم در جمعیت کاهش خطرات زلزله
.
امروز در سایت جمعیت کاهش خطرات زلزله نوشته شده؛ باز هم شب زلزله بم شد و تلفنهای خبرگزاریها و خبرنگاران براي مصاحبه در خصوص شهر بم به يادمان اورد كه زلزله را تنها در شب سالگردش ياد ميكنند...
امروز در سایت جمعیت کاهش خطرات زلزله نوشته شده؛ باز هم شب زلزله بم شد و تلفنهای خبرگزاریها و خبرنگاران براي مصاحبه در خصوص شهر بم به يادمان اورد كه زلزله را تنها در شب سالگردش ياد ميكنند...
.
راست میگند که اگر غیر از این بود احتیاجی به انتظار تلخ تکرار این حوادث نبود. میدونم که این جمله عتاب آلود دوستان این جمعیت از سر دلسوزی و البته سرخوردهگی است و درک میکنم که از این توجه سالی یک روز که اونهم بیشتر رنگ انجام وظیفه و رفع تکلیف داره عاصی هستند. اما من با این جملهاشون که "جمعيت كاهش خطرات زلزله ايران به نوشتن در شب سالگرد اعتقادندارد " موافق نیستم، حقیقت تلخیست که همه ما فقط در شب سالگرد زلزلهها اونها را به یاد میاریم و خودمون میدونیم که اینهم فقط چند سال اوله، کمااینکه زلزله منجیل و رودبار را دیگه حتی در سالگردش هم به یاد نمییاریم، قطعا این وضع ِمطلوب نیست ولی متاسفانه وضع ِ موجود هست و کاریش هم نمیشه کرد. گمانم کسانی که میخواند در ایران منشا اثری باشند باید همیشه این فاصله عظیم بین وضع موجود و مطلوب را به خودشون یادآوری کنند، به درست یا غلط، ما مردمی هستیم که از روی احساسات تصمیم میگیریم نه منطق و چون همیشه تنور احساسات زود سرد میشه ما هم زود همه چیز را فراموش میکنیم. این موضوع حتی شامل بخشهای مسوول و تصمیمساز جامعه ما هم میشه. این دوستان بهتر از من میدونند که در تمام سالهای اخیر اگر اتفاق مثبتی در زمینه زلزله در مملکت ما افتاده همیشه بعد از یک شوک بزرگ زلزله بوده، یادمون باشه اگر بعد از سالیان طولانی کسی به فکر اصلاح آییننامه زلزله افتاد اثز زلزله رودبار بود و اگر بالاخره تعدادی سوله امدادی در تهران علم شد اثر نیمچه زلزله سه سال پیش بود. اصلا چرا راه دور بریم، غیر از اینه که تاسیس همین جمعیت اثر مستقیم زلزله بم بوده؟
راست میگند که اگر غیر از این بود احتیاجی به انتظار تلخ تکرار این حوادث نبود. میدونم که این جمله عتاب آلود دوستان این جمعیت از سر دلسوزی و البته سرخوردهگی است و درک میکنم که از این توجه سالی یک روز که اونهم بیشتر رنگ انجام وظیفه و رفع تکلیف داره عاصی هستند. اما من با این جملهاشون که "جمعيت كاهش خطرات زلزله ايران به نوشتن در شب سالگرد اعتقادندارد " موافق نیستم، حقیقت تلخیست که همه ما فقط در شب سالگرد زلزلهها اونها را به یاد میاریم و خودمون میدونیم که اینهم فقط چند سال اوله، کمااینکه زلزله منجیل و رودبار را دیگه حتی در سالگردش هم به یاد نمییاریم، قطعا این وضع ِمطلوب نیست ولی متاسفانه وضع ِ موجود هست و کاریش هم نمیشه کرد. گمانم کسانی که میخواند در ایران منشا اثری باشند باید همیشه این فاصله عظیم بین وضع موجود و مطلوب را به خودشون یادآوری کنند، به درست یا غلط، ما مردمی هستیم که از روی احساسات تصمیم میگیریم نه منطق و چون همیشه تنور احساسات زود سرد میشه ما هم زود همه چیز را فراموش میکنیم. این موضوع حتی شامل بخشهای مسوول و تصمیمساز جامعه ما هم میشه. این دوستان بهتر از من میدونند که در تمام سالهای اخیر اگر اتفاق مثبتی در زمینه زلزله در مملکت ما افتاده همیشه بعد از یک شوک بزرگ زلزله بوده، یادمون باشه اگر بعد از سالیان طولانی کسی به فکر اصلاح آییننامه زلزله افتاد اثز زلزله رودبار بود و اگر بالاخره تعدادی سوله امدادی در تهران علم شد اثر نیمچه زلزله سه سال پیش بود. اصلا چرا راه دور بریم، غیر از اینه که تاسیس همین جمعیت اثر مستقیم زلزله بم بوده؟
.
بپسندیم یا نه این حقیقت جامعه ماست، خوب یا بد، انسانی یا غیرانسانی، رمز تداوم هر حرکتی در ایران تداوم تحریک احساسات مردمه، جنگ هشت ساله ایران و عراق ممکن بود بدون اسلحه و فشنگ پیش بره اما بدون آهنگران و کویتیپور هرگز پیش نمیرفت. برای همینه که من هرچند تمام ناراحتی دوستان را از فراموشکاری همه ما در مورد زلزله درک میکنم اما برخلافشون معتقدم این تنها یک روز را باید غنیمت دونست و سعی کرد ازش بیشترین بهره را برد، باید در این روز نوشت و یادآوری کرد. مسلما پیشنهاد من این نیست که به سبک آهنگران مرثیه خوان زلزلههای پیشین بشیم، اشک مردم و مسوولین را دربیاریم و بعد تا احساساتی هستند فلان مصوبه فنی را بگیریم ولی حرفم اینه که هرگز فراموش نکنیم یک گزارش فنی، منطقی و مستدل که نشون میده بمهای بالقوه زیادی وجود دارند هرگز برای تصمیمسازی کافی نیست.
بپسندیم یا نه این حقیقت جامعه ماست، خوب یا بد، انسانی یا غیرانسانی، رمز تداوم هر حرکتی در ایران تداوم تحریک احساسات مردمه، جنگ هشت ساله ایران و عراق ممکن بود بدون اسلحه و فشنگ پیش بره اما بدون آهنگران و کویتیپور هرگز پیش نمیرفت. برای همینه که من هرچند تمام ناراحتی دوستان را از فراموشکاری همه ما در مورد زلزله درک میکنم اما برخلافشون معتقدم این تنها یک روز را باید غنیمت دونست و سعی کرد ازش بیشترین بهره را برد، باید در این روز نوشت و یادآوری کرد. مسلما پیشنهاد من این نیست که به سبک آهنگران مرثیه خوان زلزلههای پیشین بشیم، اشک مردم و مسوولین را دربیاریم و بعد تا احساساتی هستند فلان مصوبه فنی را بگیریم ولی حرفم اینه که هرگز فراموش نکنیم یک گزارش فنی، منطقی و مستدل که نشون میده بمهای بالقوه زیادی وجود دارند هرگز برای تصمیمسازی کافی نیست.
..
1 comments:
با سلام
نقد شما را بر روي سايت جمعيت گذاشتم
ديدگاه شما را در خصوص نحوه برخورد با موضوع مطرح شده در جلسه هيئت مديره اعلام كردم تا در خصوص ان در سالگرد هاي بعدي تصميم گيري كنيم
اميد كه همواره موفق باشيد
عليرضا سعيدي
» نظر شما چیست؟