شنبه، 5 مهر، 1382

بزرگداشت حسن کسايی

روز سوم مهر مراسم برزگداشت استاد حسن كسايي در تالار هنر اصفهان برگزار شد. در اين مراسم كه به مناسبت هفتادوپنجمين سالگرد تولد ني نواز معروف ايراني برگزار شد جمع زيادي ار هنرمندان تراز اول كشور حضور داشتند و تعدادي از اونها برنامه اجرا كردند برنامه هاي اين شب بسيار بيادماندني به اين ترتيب بود :
1- دو نوازي تار و تنبك توسط استاد فرهنگ شريف و سعيد رودباري
2- آواز ايرج همراه با سنتور فضل االله توكل و تنبك سعيد رودباري
3- شعر خواني استاد محمد حقوقي
4- گفتاري از رضا ارحام صدر
5- دو نوازي كمانچه و تنبور سهراب و تهمورس پور ناظري
6- اجراي چهار قطعه توسط گروه تنبور شمس به رهبري كيخسرو پورناظري ( پيش درآمد افسانه تنبور، اقسانه دل ، آن سو مرو و مستان سلامت مي كنند )
7- تكنواري قانون توسط مليحه سعيدي ( اين بخش با آهنگ سلام عليكم استاد كسايي تمام شد )
8- شعر خواني خسرو احتشامي
9- بداهه نوازي و بداهه خواني مثنوي با ني استاد كسايي و آواز شهرام ناظري همراه با عود شهرام ميرجلالي و تنبك سعيد رودباري
در حاشيه:
اگرچه براي مراسم بليط فروشي نشده بود و فقط با ارايه كارت دعوت اجازه ورود به سالن داده ميشد ، تعداد حاضرين بيشتر از ظرفيت سالن بود و تعدادي از مهمانان سراسر مراسم را ايستاده و يا نشسته روي پله ها تماشا كردند.
مراسم با يك ساعت تاخير ساعت 7 شب آغاز شد و تا ساعت 12 شب ادامه داشت. محل مراسم يعني تالار هنر تالار نوسازي بود كه به تازگي توسط شهرداري اصفهان در زينبيه اصفهان ( يكي از محلات بسيار فقير اصفهان كه براي آشنايي بيشتر میتونید شماره 64 مجله چهل چراغ را بخونيد ) ساخته شده .
اصلا از برگزاري چنين برنامه اي تعجب نكنيد چون برگزار كننده مراسم يك موسسه خصوصي به نام آواي نوين اصفهان بود و هيچ اثري از وزارت فرهنگ و امثالش نبود.
در آغاز مراسم وقتي گوينده ليست اتفاقات مهم زندگي حسن كسايي را ميخواند چنين گفت : “ سال 1360 بركناري از راديو و قطع كليه حقوق و مزايا “ در طول برنامه هم چندين بار چه از زبان خود استاد و چه از زبان ارحام صدر و محمد حقوقي از بي مهري هاي روا شده به استاد كسايي گله شد.
بسیاري از هنرمندان در سالن حضور داشتند بعنوان نمونه هوشنگ ظريف ، اصغر شاهزيدي و عليرضا افتخاري . طبق بروشور برنامه گفتاري هم براي جمشيد مشايخي در نظرگرقته شده بود ولي حضور نداشت .
رضا ارحام صدر بازيگر چابك و زرنگ تاترهاي طنز براي بالا و پايين رفتن از پله هاي صحنه احتياج به كمك داشت بطوريكه يك لحظه از يكي از پله ها پرت شد و اگر اطرافيان از جمله عليرضا افتخاري براي گرفتنش افدام نميكردند به زمين مي افتاد .
وقتي استاد كسايي پشت ميكروفن قرار گرفت گفت من بعنوان شاگرد استاد صبا امروز سرپنجه هنرمند او را در دستان خود احساس ميكنم و فكر ميكنم بايد ساز بزنم .
مراسم با آواز بشنو از ني چون حكايت ميكند شهرام ناظري همراه ني حسن كسايي تمام شد و پس از چند دقيقه تشويق حضار، حسن كسايي قدم زنان در حالي كه اين شعر را ميخواند و با نوك عصا روي زمين ضربه ميزد صحنه را ترك كرد:
در هر قدم عصا پيوسته به پير ميگويد مرگ يا اينجاست.. يا اينجا.. يا اينجا.. يا اينجا .....
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes