سه شنبه، 19 خرداد، 1383

انسانم آرزوست
اگه با نگاه از بالا و بدون در نظر‌گرفتن مرزبندی‌ها به جنگ جهانى دوم نگاه کنیم این جنگ یکى از نقاط تاریک و شرم‌آور تاریخ بشره‌، از اتفاقاتى که نشون‌دهنده عدم بلوغ ما آدمها بود، تفاوت این جنگ با بقیه جنگ‌ها در این بود که همه دنیا در این حماقت جهانى شریک بودند، حتى کشورهایى مثل ما که ادعای بی‌طرفی کردند چه این بی‌طرفی از سر فرزانگی نبود، ما هنوز اونقدر رشد نکرده بودیم که در این بازی بزرگان به بازیمون بگیرند.
دیروز در فرانسه در کنار ساحل کانال مانش شصتمین سال پیروزی در جنگ را جشن گرفتند. با حضور رهبران اول بیش از ده کشور جهان، همه کشور‌های مهم و مطرح دنیا به جز چین و ژاپن، همه هستند حتی آلمان هم بعد از شصت سال و برای اولین بار در جشن پیروزی متفقین شرکت کرده، چندهزار مهمان از چندده کشور جهان با تشریفات مفصل در جایگاه خودشون قرار می‌گیرند و منتظر ورود "سران" کشور‌ها می‌شینند، رییس جمهور فرانسه،‌ روسیه، آلمان،اتریش، نخست وزیر و ملکه انگلستان، نفرات اول استرالیا و کانادا (من نمی‌دونم این دوتا چیند، رییس جمهور، نخست‌وزیر یا حتى فرماندار) و ... یکی یکی و همه با تاخیر نسبت به برنامه وارد جایگاه مى‌شند. همه منتظر می‌مونند تا جشن جنگ شروع بشه، اما نمی‌شه چون هنوز یک نفر نیومده، رهبر آمریکا، اون نزدیک به ده دقیقه دیرتر از بقیه سران میاد، شاید مى‌خواد یادآورى کنه که همیشه آمریکاست که تعیین کننده است همونطور که در جنگ دوم هم دیرتر از بقیه وارد شد و تعیین کننده بود. و چه طنزی در این مساله است که سال پیش همین اوقات بود که روزنامه‌ها نوشتند بوش و شیراک بعلت اینکه آقای شیراک مردم عراق را خیلی دوست داره و نمی خواد اذیت بشند و آقای بوش هم اصرار داره که اون‌ها را آزاد کنه، چند ماهه که با هم قهر کردند و حتى تلفنی هم با هم صحبت نمی‌کنند. حالا بوش با دعوت رسمی رهبر صلح‌طلب‌ترین کشور دنیا رفته در جشن جنگ شرکت کنه، جشن پیروزی در جنگی که بیش از دو‌ملیون قربانی داشت و نیمى از اروپا را ویران کرد.
البته فرانسوى‌ها خیلى روشنفکرند اونا اسم‌های آبرومندتری براى این جشن پیدا کردند مثل؛ روز پایان جنگ، روز آزادى فرانسه، روز آزادى اروپا. این روز همون روزیه که 3000 هزار نفر در یک روز کشته شدند و 9000 نفر زخمی. شاید واقعا این روز در ستایش صلح جشن گرفته می‌شه، شاید !
مراسم شروع می‌شه یک رزم‌ناو جنگى در کانال مانش 21 گلوله توپ شلیک مى‌کنه، شاید در ستایش صلح، و دسته موسیقی ارتشی مارش نظامى می‌زنه، شاید در ستایش صلح، و مراسم رژه شروع می‌شه. رژه بى‌نظیریه پیرمردهایى که باقیمانده سربازان جنگ هستند با یونیفرمها و پرچمهاى کشورهاى مختلف رژه مى‌رند. پیرمردهایی که اگر روز پایان جنگ هژده ساله هم بودند الان حداقل 78 سال سنشونه، هرکدوم با چند کیلو مدال به سینه و چندتایى با صندلی چرخدار از جلوی جایگاه رژه مى‌رند، سربازان فاتح جنگ. پیر‌سربازان کشورهای مختلف در جلوی جایگاه به صف می‌ابستند و از هر کشور یک نفر نماینده جلوتر از بقیه می‌ایسته و سینه صاف می‌کنه تا ژاک شیراک بتونه در بین مدالهای قبلى جایى برای مدال جدید پیدا کنه، یک نشان افتخار به سینه پر افتخار مردجنگ اضافه میشه.
در تمام مدت رژه و اعطای نشان سران متمدنترین کشورهای جهان سرپا ایستادند و یکپارچه کف مى‌زنند، شاید در ستایش صلح، این مراسم را ملیون‌ها نفر در سراسر جهان مستقیم می‌بینند و هزاران نفر اشک‌ مى‌ریزند. اى‌کاش در ستایش صلح.
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes