شنبه، 17 آبان، 1382

مرگ

اي ديو پليد
افريط پير،
پيام آور جدايي
مرگ
روزي كه عزيزترينم،
پشتوانه زندگيم و تكيه گاهم را از من گرفتي
روزي كه مرا چون آونگي بين زمين و آسمان معلق كردي
آن روز كه تو زير پايم را خالي كردي
مغرور . استوار ايستادم تا تو ابليس صفت را شكست دهم
بي پشتوانه، بي پناه به راهم ادامه دادم،
رفتم رفتم رفتم تا آنجا كه او مي خواست
تا آنجا كه بي او رفتنم در توان نبود رفتم
لعنت بر تو، لعنت بر تو اي مرگ كه عزيزترينم را از من گرفتي،
لعنت بر تو ،
بي او راهم را ادامه دادم،
رسيدم به آنجا كه او خواسته بود
اما چه سود كه او ديگر با من نبود
چه سود
نه مرگ حق نيست ،
مرگ يك چپاول است،
مرگ دزدي است.
همین
-------------------------------------------
اسحاق جعفری
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes