چهارشنبه، 13 تير، 1386
میگند خوبیت نداره آدم پشت سر مرده حرف بزنه، بلکه معصیت هم داره. اما من چند روزی بود که میخواستم پشت سر این دوتا روزنامه محترم شرق و هممیهن غیبت کنم، امروز هم که صفحه اول شرق را دیدم داغم تازه شد. ظاهرا این دو روزنامه رقیب از الگوی نشریات زرد برای رقابت استفاده میکردند. «علی کریمی با پنج میلیون یورو در قطر»، آخه این هم شد تیتر یک؟ خوب این تیتر را که هفتهنامههای تلاش و کوشش و هدف و وطن و قدرت و شهرت و شهوت و خانواده سبز و ... هم میزنند. در محتوای این دو روزنامه در دوره جدیدشون این نمونهها زیاده. از شرق بدتر توی این زردبازیها هممیهن بود. هفته پیش در یک صفحه سه یا چهار مقاله راجع به مصاحبه گلزار در تلویزیون داشت و نکته جالبش این بود که در یکی از این مقالات نویسنده در مورد گرفتار شدن در دام عوامگرایی به منظور جذب مخاطب به مسوولان تلویزیون هشدار داده بود!
البته خواهید گفت با این همه محدودیت این بیچارهها به جز این حرفها از چیز دیگه نمیتونند بنویسند، کما اینکه با همین وضعیت هم تحمل نمیشند. اما قبولش برای من سخته که اختصاص یک صفحه کامل به گلزار، یا تیتر یک شدن علی کریمی و مسعود کیمیایی و عکسهای تمام صفحه زهرا ابراهیمی و ... صرفا به این دلیله که دوستان از نوشتن در موارد دیگه منع شدند. به هر حال اعتماد ملی هم داره در همین شرایط سانسور کار میکنه.
معمولا مطالب روزنامهای تاریخ مصرف دارند و کم پیش میاد مطالبشون در ذهن ماندگار بشه. اما دوره قدیم شرق مخصوصا در قسمتهای غیر سیاسیش مطالب بهیادماندنی زیادی تولید کرد. حقیقت تلخیه که میدونیم عمر روزنامهها در ایران کوتاهه، امیدوارم شرق جدید حالا که دیگه رقیبی هم نداره در فرصت باقیموندهاش حداقل مثل دوره قبلش باشه.
میگند خوبیت نداره آدم پشت سر مرده حرف بزنه، بلکه معصیت هم داره. اما من چند روزی بود که میخواستم پشت سر این دوتا روزنامه محترم شرق و هممیهن غیبت کنم، امروز هم که صفحه اول شرق را دیدم داغم تازه شد. ظاهرا این دو روزنامه رقیب از الگوی نشریات زرد برای رقابت استفاده میکردند. «علی کریمی با پنج میلیون یورو در قطر»، آخه این هم شد تیتر یک؟ خوب این تیتر را که هفتهنامههای تلاش و کوشش و هدف و وطن و قدرت و شهرت و شهوت و خانواده سبز و ... هم میزنند. در محتوای این دو روزنامه در دوره جدیدشون این نمونهها زیاده. از شرق بدتر توی این زردبازیها هممیهن بود. هفته پیش در یک صفحه سه یا چهار مقاله راجع به مصاحبه گلزار در تلویزیون داشت و نکته جالبش این بود که در یکی از این مقالات نویسنده در مورد گرفتار شدن در دام عوامگرایی به منظور جذب مخاطب به مسوولان تلویزیون هشدار داده بود!
البته خواهید گفت با این همه محدودیت این بیچارهها به جز این حرفها از چیز دیگه نمیتونند بنویسند، کما اینکه با همین وضعیت هم تحمل نمیشند. اما قبولش برای من سخته که اختصاص یک صفحه کامل به گلزار، یا تیتر یک شدن علی کریمی و مسعود کیمیایی و عکسهای تمام صفحه زهرا ابراهیمی و ... صرفا به این دلیله که دوستان از نوشتن در موارد دیگه منع شدند. به هر حال اعتماد ملی هم داره در همین شرایط سانسور کار میکنه.
معمولا مطالب روزنامهای تاریخ مصرف دارند و کم پیش میاد مطالبشون در ذهن ماندگار بشه. اما دوره قدیم شرق مخصوصا در قسمتهای غیر سیاسیش مطالب بهیادماندنی زیادی تولید کرد. حقیقت تلخیه که میدونیم عمر روزنامهها در ایران کوتاهه، امیدوارم شرق جدید حالا که دیگه رقیبی هم نداره در فرصت باقیموندهاش حداقل مثل دوره قبلش باشه.
0 comments:
» نظر شما چیست؟